اعاده دادرسی دیوان عالی کشور

اعاده دادرسی دیوان عالی کشور

اعاده دادرسی دیوان عالی کشور


بهترین وکیل دیوان عالی کشور در این نوشتار به بررسی موضوع اعاده دادرسی دیوان عالی کشور پرداخته است.

چنانچه در این زمینه نیازمند اخذ مشاوره هستید با شماره تماس های مندرج در سایت تماس حاصل فرمائید.

ریاست محترم دیوان عالی کشور

موضوع: درخواست اعاده دادرسی موضوع ماده 474 قانون آئین دادرسی کیفری

با سلام و اهدای تحیات، اینجانب محمدرضا مهری متانکلائی به وکالت از آقای ……….، محکوم پرونده به شماره کلاسه ………. با استناد به بنود “چ، ب” از ماده 474 قانون آئین دادرسی کیفری تقاضای صدور قرار “تجویز اعاده دادرسی” را از آن مقام عالی دارم.

عالیجنابان روند رسیدگی پرونده حاضر منطبق با قانون نبوده است و رای محکومیت نیز فاقد شاخص‌ های اتقان آرا بوده و اسباب انتساب جرم و تحمیل کیفر ناروا به موکل را فراهم نموده است. لذا همانگونه که واقف هستید بازپرس پرونده که خشت اول را در مقطع تحقیق کج نهاده است با عناوین مجرمانه و شکات متعدد تحت تعقیب انتظامی و قضایی قرار گرفته است.

لذا تدقیق در مرقومه تقدیمی میتواند کمک شایانی به احقاق موکل و جلوگیری از محبوس شدن یک جوان کم سن و سال و تغییر سرنوشت او نماید.

جهت دریافت مشاوره در خصوص اعاده دادرسی دیوان عالی کشور با گروه مشاوره تخصصی موسسه مهر پارسیان از طریق شماره تماس های 88663925 یا 88663926 یا 88663927 با ما در ارتباط باشید.

ایرادات ناظر بر بند چ از ماده 474 قانون آئین دادرسی کیفری

1- در لایحه تقدیمی در مقطع تجدیدنظر به تمامی اجزا و ارکان وقایع به صورت بسیط پرداخته شد، اما متاسفانه شعبه محترم … دادگاه تجدیدنظر استان تهران، بدون مداقه در لوایح و مستندات پرونده رای خود را از پیش صادر نموده بود و به نوعی جلسه رسیدگی تشریفاتی و فاقد اثر بود.

– قطع به یقین با بررسی مدارک پرونده و لوایح تقدیمی مشخص خواهد شد که عنصر فریب که در دادنامه شماره ………. (اصداری از دادگاه تجدیدنظر) بدان اشاره گردیده است فاقد توجیه منطقی و شرعی است و از بیخ و بن فریب و حیله و تقلبی (مانور متقلبانه) در کار نبوده است.

– موکل نه تنها شکات را فریب نداده است، بلکه خود توسط شکات به کرات فریب خورده و آسیب روحی و مالی دیده است. (ارسال تصاویر مستهجن مضبوط در پرونده، برای تحریک و فریب یک نوجوان و تطمیع او به ازدواج ناخواسته گوشه‌ ای از این مسائل است)

2- چندان که اگر استدلال دادنامه معترض عنه از سطر 16 از صفحه 3 دادنامه الی سطر 3 از صفحه 4 را ملاحظه نمایید، این استنباط و استدلال از وقایع پرونده که علی الظاهر منتهی به صدور حکم کلاهبرداری شده است (توسل به وسایل متقلبانه و فریب و حیله و نتیجتا بردن مال دیگری) با نتیجه گیری نهایی دادنامه (سطور 18 الی 30 از صفحه پنجم دادنامه – صفحه اخر) که موکل را از بزه غصب عنوان مامورین دولتی مبری دانسته است در تضاد و تناقض آشکار است.

– شایان ذکر است توصیفات مزبور از سطر 16 به بعد دادنامه معترض عنه ارتباطی با این دعوی ندارد.

3- همانگونه که مستحضر هستید اگر غصب عنوانی رخ نداده باشد به طریق اولی بزه کلاهبرداری متصور نخواهد بود و مهمترین عنصر از عناصر از رکن مادی بزه کلاهبرداری زایل و مردود می باشد، علیهذا به صراحت بند چ از ماده 474 در صورت فقدان مانور متقلبانه (لو فرض اگر مالی هم اخذ شده باشد) عمل موکل مشمول عنوان مجرمانه نبوده و مسائل عاطفی و خانوادگی علت تامه اختلافات اصحاب دعوی است چندان که در بند 3 از لایحه تقدیمی شاکی (به شماره رهگیری ……….) خانم ………. به انگیزه‌ های عاطفی اشاره صریحی شده است و همینطور در برگ بازجویی پلیس نیز به صراحت به بحث ازدواج و علاقه اشاره نموده‌ اند و در لایحه فوق الذکر اشاره داشته اند که:”متهمان با اعمال مجرمانه خود موجب نابودی کامل ما شکات خصوصی در زمینه مالی و عاطفی شده اند.”

4- در توجیه وقوع بزه کلاهبرداری مرجع صادر کننده رای که دیگر مستمسکی برای محکوم نمودن موکل و گام برداشتن بر خلاف اصل برائت نیافته است به صورتجلسه دفتر وکیل متهم اشاره مینماید و آن را دلیل بر وقوع جرم میداند.

5- در صدر دادنامه معترض عنه نیز به برخی تسویه حساب‌ های مالی صورت گرفته اشاراتی شده است، لیکن تمایل و عزم بازپرسی بر خلاف اصل برائت و روح قوانین به محکوم نمودن بی دلیل موکل به اتهام کلاهبرداری از طریق غصب عنوان بوده است و اینک که دیگر غصب عنوان از طومار بی حساب بزه های انتسابی کنار رفته است، شایسته به تاسی از قانون موکل مبری از جرم کلاهبرداری شناخته شود.

در حالی که:

اولا: فحوای صورتجلسه صرفا ناظر به حل و فصل بدهی ها و روابط مالی بوده است.

ثانیا: موکل به شخصه هیچ صورتجلسه ای را در این خصوص امضاء نکرده است!

6- سناریوی غصب عنوان در این پرونده که اینک به عنوان یک پروژه شکست خورده از آن یاد می شود، صرفا حربه ای بوده است تا به وسیله آن شکات با انگیزه‌ های خودخواهانه مبتنی بر تلافی جویی‌ های عاطفی به موکل ضربه بزنند و او را به عجز برسانند چندان که موکل حتی تحت فشار شکنجه و بی عدالتی حاضر شده است تاوان ماجراجویی های خود  و ایشان را نیز بپردازد!!!

7- پس از رد شدن پیاپی شکایات واهی پیشین شکات، اینبار ارابه جرایم بر مبنای حربه امنیتی نمودن موضوع به حرکت درآمده و این سلسله موهوم از جرایم را در دادسرایی (دادسرای امنیت) به موکل منتسب نموده اند که او را به هر طریق که هست به عجز بیاورند تا از مسیر شکنجه، آزار روحی، تخریب شخصیت، و … به آنچه می خواهند برسند.

8- در ادبیات و نظریات رایج حقوقدانان عبارت مانور متقلبانه به کار رفته است اما در متن قانون با این عبارت دفاع مطروحه طابق نعل به نعل ناظر به جزئیاتی است که در متن قانون ذکر شده است لذا همانگونه که مستحضر هستید قانونگذار در متن قانون به صورت شفاف و حتی تمثیلی اشاره داشته است که:

– هر كس از راه حيله و تقلب مردم را به وجود موهوم

– يا به داشتن اموال و اختيارات واهی فريب دهد

– يا به امور غيرواقع اميدوار نمايد

– يا از حوادث و پيش ‌آمدهای غيرواقع بترساند

– و يا اسم و يا عنوان مجعول اختيار كند

– و به يكی از وسايل‌ مذكور و يا وسايل تقلبی ديگر…

که تمام اوصاف فوق را شکات در شرح شکایت خود و مقامات قضایی در انشاء نظر خویش، نشات گرفته از غصب عنوان مقامات دولتی قلمداد کرده بودند که نقشه پلید شکات و قاضی تحقیق متخلف، در قسمت اخیر دادنامه صادره از دادگاه تجدیدنظر نقش بر آب شده است و بدون اصاف مندرج در متن ماده 1 از قانون اخیرالذکر نمیتوان وقوع بزه کلاهبرداری را محقق دانست.

جهت دریافت مشاوره در خصوص اعاده دادرسی دیوان عالی کشور با گروه مشاوره تخصصی موسسه مهر پارسیان از طریق شماره تماس های 88663925 یا 88663926 یا 88663927 با ما در ارتباط باشید.

ایرادات ناظر بر بند ب از ماده 474 قانون آئین دادرسی کیفری

1- اگر برابر دادنامه معترض عنه، موکل ………. را بری از ارتکاب بزه غصب عنوان بدانیم که بی شک چنین است، آنگاه چگونه میتوانیم او را شریک جرم پدرش قلمداد نماییم، در حالی که شکات این سناریو را برای هر دو ایشان طراحی کرده بودند، لذا در این بین مستندا به بند ب از ماده 474 قانون آئین دادرسی کیفری بر فرض محال وقوع جرم نیز نمیتوان بیش از یک متهم را قربانی این دسیسه نمود.

علیهذا به اتکای اصل برائت و با عنایت به اینکه موکل در عنفوان جوانی به استناد به بنود چ و پ از ماده 477 قانون آئین دادرسی کیفری در مقام نجات خویش از اتهامی ناروا برآمده است، از آن مقام محترم درخواست صدور تجویز اعاده دادرسی را دارم.

با تجدید احترام

محمدرضا مهری متانکلائی

با بهره ‌گیری از وکلای با تجربه‌ و مجرب موسسه حقوقی مهر پارسیان می­توانید، در این خصوص گام موثری در رسیدن به هدف نهایی (پیروزی در پرونده خود) برداشته باشید. وکلای مبرز موسسه حقوقی مهر پارسیان، با کلیه قوانین موجود و مربوط آشنایی کاملی دارند و به دلیل همین شناخت و تسلط، پس از بررسی پرونده یک راهکار مناسب جهت رسیدن به هدف نهایی، یعنی پیروزی انتخاب نموده و شما را در کلیه مراحل دعاوی خود، با مشاوره و راهنمایی موثرشان، همراهی می ­نمایند. مطمئن باشید با انجام این امر شانس پیروزی در پرونده مذکور چند برابر خواهد شد و از این بابت خیالتان راحت خواهد بود.

جهت دریافت مشاوره در خصوص اعاده دادرسی دیوان عالی کشور با گروه مشاوره تخصصی موسسه مهر پارسیان از طریق شماره تماس های 88663925 یا 88663926 یا 88663927 با ما در ارتباط باشید.

_

نشانی دفتر وکالت وکیل اعاده دادرسی دیوان عالی کشور در تهران

_

میدان ونک- ابتدای بزرگراه حقانی- خیابان گاندی جنوبی- خیابان چهاردهم- پلاک 14- طبقه 4- واحد 9

تلفن‌ های تماس ثابت با دفتر موسسه مهر پارسیان (محمدرضا مهری متانکلائی) در تهران

تماس با دفتر وکیل آنلاین خارج از ساعات اداری و تعطیلات و ارسال پیام از طریق خط تلفن همراه

ارسال پیام از طریق شماره واتس اپ و تلگرام

پس از ارسال پیام شکیبا باشید تا جهت وقت مشاوره حضوری یا آنلاین هماهنگی صورت گیرد
حداکثر ظرف 12 ساعت وقت مشاوره تنظیم و به شما اعلام خواهد شد
دفتر وکالت مهر پارسیان – محمدرضا مهری متانکلائی وکیل پایه یک دادگستری

خدمات دفتر وکالت و امور حقوقی بین المللی محمدرضا مهری متانکلائی

مشاوره حقوقی آنلاین با وکلای پایه یک دادگستری در موضوعات تخصصی در همه ساعات شبانه روز
امکان مشاوره حقوقی حضوری با وکیل تخصصی جرائم اقتصادی
قبول وکالت دادگستری بدون حضور موکل در دفتر وکیل
خدمات وکالت ایرانیان خارج از کشور در ایران
وکالت ایرانیان در سایر کشورها توسط وکیل رسمی
معرفی بهترین وکیل مهاجرت بین المللی در تهران
بهترین وکیل کیفری تهران
معرفی بهترین وکیل ملکی تهران
بهترین وکیل دعاوی پولی و بانکی تهران
معرفی وکیل خانواده تهران
بهترین وکیل دادگاه تجدیدنظر
وکیل اعاده دادرسی و دیوان عالی کشور
بهترین وکیل فرجام خواهی

امتیاز دهی به مقاله

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *