درخواست اعاده دادرسی ماده 474

23بهترین وکیل اعاده دادرسی کیفری در این نوشتار به ارائه نمونه درخواست اعاده دادرسی ماده 474 پرداخته است.

چنانچه در این زمینه نیازمند اخذ مشاوره هستید با شماره تماس های مندرج در سایت تماس حاصل فرمائید.

درخواست اعاده دادرسی ماده 474 چیست؟

اعاده دادرسی یکی از شیوه‌ های اعتراض به آرا می‌ باشد که در قانون آئین دادرسی کیفری و آئین دادرسی مدنی، جهات و دلایل آن ها بیان شده‌ اند.

در قانون آئین دادرسی کیفری مواد 474 و 477 جهات و دلایل اعاده دادرسی را بیان نموده است که در ادامه این مقاله به بررسی اعاده دادرسی ماده 474 خواهیم پرداخت.

پس از صدور رای قطعی کیفری و محکومیت متهم، دو راه برای بازگشایی مجدد پرونده وجود دارد.

در صورت کشف دلیل جدید و یا عدم تناسب رای دادگاه با جرم انتسابی، امکان تقدیم درخواست اعاده دادرسی کیفری به دیوان عالی کشور وجود دارد.

این درخواست با عنوان درخواست اعمال ماده 474 قانون آئین دادرسی کیفری جدید شناخته می‌ شود.

راه دوم اثبات خلاف بین شرع یا خلاف شرع بین است که اعاده دادرسی از طریق رئیس قوه قضاییه خوانده می‌ شود.

دفتر وکالت محمدرضا مهری متانکلائی دارای سابقه قضایی و قضاوت در دادگستری استان تهران، نمونه درخواست اعمال ماده 474 را برای آشنایی عزیزان در ادامه ارائه خواهد نمود.

جهت دریافت مشاوره در خصوص درخواست اعاده دادرسی ماده 474 با گروه مشاوره تخصصی موسسه مهر پارسیان از طریق شماره تماس های 88663925 یا 88663926 یا 88663927 با ما در ارتباط باشید.

ریاست محترم دیوان عالی کشور

موضوع: درخواست اعاده دادرسی موضوع ماده 474 قانون آئین دادرسی کیفری

با سلام و اهدای تحیات، اینجانب …، محکوم پرونده به شماره کلاسه … با استناد به بنود  “چ، ب” از ماده 474  قانون آئین دادرسی کیفری تقاضای صدور قرار “تجویز اعاده دادرسی” را از آن مقام عالی دارم.

عالیجنابان روند رسیدگی پرونده حاضر منطبق با قانون نبوده است و رای محکومیت نیز فاقد شاخص‌ های اتقان آراء بوده و اسباب انتساب جرم و تحمیل کیفر ناروا به من را فراهم نموده است. لذا همانگونه که واقف هستید بازپرس پرونده که خشت اول را در مقطع تحقیق کج نهاده است با عناوین مجرمانه و شکات متعدد تحت تعقیب انتظامی و قضایی قرار گرفته است.

شتاب زدگی در صدور رای تا بدان جا بوده است که ادعای احدی از شکات، مبلغ پنج میلیارد و چهار صد و بیست میلیون تومان بوده که در روند رسیدگی بدون ارائه مدرک به شش میلیارد و پانصد میلیون تومان تبدیل می گردد و حتی با ارائه فیش‌ های واریزی به حساب شاکی باز هم مراجع محترم از لحاظ کردن آن چشم پوشی نموده اند!!!!

آنچه بیش از پیش از نوع شکایت شکات در نظر تداعی می گردد این است که تبانی شکات در خصوص یکی کردن اظهارات که همگی دارای سوابق کیفری می‌ باشند، به چشم می خورد.

لذا تدقیق در مرقومه تقدیمی میتواند کمک شایانی به احقاق حق و جلوگیری از محبوس شدن یک جوان کم سن و سال و تغییر سرنوشت او نماید.

ایرادات ناظر بر بند چ از ماده 474 قانون آئین دادرسی کیفری

1- در لایحه تقدیمی در مقطع تجدیدنظر به تمامی اجزا و ارکان وقایع به صورت بسیط پرداخته شد؛ اما متاسفانه شعبه محترم … دادگاه تجدیدنظر استان تهران، بدون مداقه در لوایح و مستندات پرونده رای خود را از پیش صادر نموده بود و به نوعی جلسه رسیدگی تشریفاتی و فاقد اثر بود.

– قطع به یقین با بررسی مدارک پرونده و لوایح تقدیمی مشخص خواهد شد که عنصر فریب که در دادنامه شماره … (اصداری از دادگاه تجدیدنظر) بدان اشاره گردیده است، فاقد توجیه منطقی و شرعی است، و از بیخ و بن فریب و حیله و تقلبی (مانور متقلبانه) در کار نبوده است.

– اینجانب نه تنها شکات را فریب نداده ام، بلکه خود توسط شکات به کرات فریب خورده و آسیب روحی و مالی دیده ام، (ارسال تصاویر مستهجن – مضبوط در پرونده – برای تحریک و فریب یک نوجوان و تطمیع به ازدواج ناخواسته گوشه‌ ای از این مسائل است).

2- چندان که اگر استدلال دادنامه معترض عنه از سطر 16 از صفحه 3 دادنامه الی سطر 3 از صفحه 4 را ملاحظه نمایید، این استنباط و استدلال از وقایع پرونده که علی الظاهر منتهی به صدور حکم کلاهبرداری شده است (توسل به وسایل متقلبانه و فریب و حیله و نتیجتا بردن مال دیگری) با نتیجه گیری نهایی دادنامه (سطور 18 الی 30 از صفحه پنجم دادنامه – صفحه اخر) که بنده را از بزه غصب عنوان مامورین دولتی مبری دانسته است در تضاد و تناقض آشکار است.

– شایان ذکر است توصیفات مزبور از سطر 16 به بعد دادنامه معترض عنه ارتباطی با این دعوی ندارد.

جهت دریافت مشاوره در خصوص درخواست اعاده دادرسی ماده 474 با گروه مشاوره تخصصی موسسه مهر پارسیان از طریق شماره تماس های 88663925 یا 88663926 یا 88663927 با ما در ارتباط باشید.

3- همانگونه که مستحضر هستید اگر غصب عنوانی رخ نداده باشد به طریق اولی بزه کلاهبرداری متصور نخواهد بود و مهمترین عنصر از عناصر از رکن مادی بزه کلاهبرداری زایل و مردود می باشد، علیهذا به صراحت بند چ از ماده 474 در صورت فقدان مانور متقلبانه (لو فرض اگر مالی هم اخذ شده باشد) عمل مشمول عنوان مجرمانه نبوده و مسائل عاطفی و خانوادگی آن هم از سوی شکات علت تامه اختلافات اصحاب دعوی است چندان که در بند 3 از لایحه تقدیمی شاکی (به شماره رهگیری…) خانم … به انگیزه‌ های عاطفی اشاره صریحی شده است و همینطور در برگ بازجویی پلیس نیز به صراحت به بحث ازدواج و علاقه اشاره نموده‌ اند و در لایحه فوق الذکر اشاره داشته اند که:”متهمان با اعمال مجرمانه خود موجب نابودی کامل ما شکات خصوصی در زمینه مالی و عاطفی شده اند” مع الوصف همین پاپوش نیز وفق مستند تقدیمی نمیتواند مستمسکی برای انتساب جرم به اینجانب باشد چرا که در تصویر پیام خانم … که به پیوست تقدیم حضور است، نامبرده اعلام کرده است خواستگار دارد و اینجانب … اعلام کرده ام ازدواج کن!

لذا فرض مجرمانه دیگر نیز که ناظر بر وعده ازدواج و مسائل عاطفی و .. نیز باطل و مردود است و تنها سناریویی برای انتساب بزه ناکرده به اینجانب می باشد.

– شایان ذکر است مراوده مالی انجام شده طی تواریخ متعدد و به استناد فیش‌ های بانکی مختلف بوده و حتی سند بدهی احدی از شکات به نام … در خصوص ۲۰ عدد بیت کوئین موجود است، حال چگونه است، آیا نامبرده محجور و دچار ضعف نفس بوده است؟!

4- در توجیه وقوع بزه کلاهبرداری مرجع صادر کننده رای که دیگر مستمسکی برای محکوم نمودن من و گام برداشتن بر خلاف اصل برائت نیافته است به صورتجلسه دفتر وکیل من اشاره می‌ نماید و آن را دلیل بر وقوع جرم می داند که آن را نه من امضاء کرده ام و نه پدرم!!!

– لازم به ذکر است ضابطین دارای پرونده کثیر الشاکی در زمینه گزارش خلاف واقع، ورود غیر قانونی، سوء استفاده از موقعیت شغلی، ضرب و شتم متهمان و غیره که تصویر به پیوست ارسال می گردد. موکدا اشاره می گردد وقتی نقل محفل ضابطین مزبور گزارش خلاف واقع بوده است لذا این پرونده نیز از عنایات ایشان بی نصیب نمانده است.

– با عنایت به شکایت از ضابطین در شعبه … کارکنان دولت ازسال ۱۳۹۹ لغایت ۱۴۰۱ تحت عناوین ارتشاء و سوء استفاده از لباس و مقام و غیره… هیچگونه اشاره ای در اثر گذاری مشارالیها در روند پرونده نشده است.

5- در صدر دادنامه معترض عنه نیز به برخی تسویه حساب‌ های مالی صورت گرفته اشاراتی شده است، لیکن تمایل و عزم بازپرسی بر خلاف اصل برائت و روح قوانین به محکوم نمودن بی دلیل من به اتهام کلاهبرداری از طریق غصب عنوان بوده است، و اینک که دیگر غصب عنوان از طومار بی حساب بزه های انتسابی کنار رفته است، شایسته به تاسی از قانون اینجانب مبری از جرم کلاهبرداری شناخته شوم.

شایان ذکر است دادگاه تجدیدنظر با عدم پذیرش استماع شهادت شهود در زمینه تسویه مالی دیگر راه دفاعی پرونده را نیز سد نموده است.

در حالی که:

اولا: فحوای صورتجلسه صرفا ناظر به حل و فصل بدهی ها و روابط مالی بوده است.

ثانیا: من به شخصه هیچ صورتجلسه ای را در این خصوص امضاء نکرده ام!

جهت دریافت مشاوره در خصوص درخواست اعاده دادرسی ماده 474 با گروه مشاوره تخصصی موسسه مهر پارسیان از طریق شماره تماس های 88663925 یا 88663926 یا 88663927 با ما در ارتباط باشید.

6- سناریوی غصب عنوان در این پرونده که اینک به عنوان یک پروژه شکست خورده از آن یاد می شود، صرفا حربه‌ ای بوده است تا به وسیله آن شکات با انگیزه‌ های خودخواهانه مبتنی بر تلافی جویی‌ های عاطفی به من ضربه بزنند و من را به عجز برسانند چندان که من حتی تحت فشار شکنجه و بی عدالتی حاضر شده ام تاوان ماجراجویی های خود و ایشان را نیز بپردازم!!! لذا با عنایت به اینکه غصب عنوان قابل انتساب نبوده است پس چگونه پرونده رنگ و بوی امنیتی پیدا کرده و در مرجع امنیتی مورد تعقیب و تحقیق و رسیدگی قرار گرفته است!!!

7- پس از رد شدن پیاپی شکایات واهی پیشین شکات، اینبار ارابه جرائم بر مبنای حربه امنیتی نمودن موضوع به حرکت درآمده و این سلسله موهوم از جرائم را در دادسرایی (دادسرای امنیت) به من منتسب نموده اند، که اینجانب را به هر طریق که هست به عجز بیاورند تا از مسیر شکنجه، آزار روحی، تخریب شخصیت، و… به آنچه می خواهند برسند.

8- در ادبیات و نظریات رایج حقوقدانان عبارت مانور متقلبانه به کار رفته است اما در متن قانون با این عبارت دفاع مطروحه طابق نعل به نعل ناظر به جزئیاتی است که در متن قانون ذکر شده است لذا همانگونه که مستحضرید قانونگذار در متن قانون به صورت شفاف و حتی تمثیلی اشاره داشته است که:

– هر كس از راه حيله و تقلب مردم را به وجود موهوم.

– يا به داشتن اموال و اختيارات واهی فريب دهد.

– يا به امور غيرواقع اميدوار نمايد.

– يا از حوادث و پيش ‌آمدهای غيرواقع بترساند.

– و يا اسم و يا عنوان مجعول اختيار كند.

– و به يكی از وسايل‌ مذكور و يا وسايل تقلبی ديگر…

که تمام اوصاف فوق را شکات در شرح شکایت خود و مقامات قضایی در انشا نظر خویش، نشات گرفته از غصب عنوان مقامات دولتی قلمداد کرده بودند، که نقشه پلید شکات و قاضی تحقیق متخلف، در قسمت اخیر دادنامه صادره از دادگاه تجدیدنظر نقش بر آب شده است، و بدون اصاف مندرج در متن ماده 1 از قانون اخیرالذکر نمیتوان وقوع بزه کلاهبرداری را محقق دانست.

جهت دریافت مشاوره در خصوص درخواست اعاده دادرسی ماده 474 با گروه مشاوره تخصصی موسسه مهر پارسیان از طریق شماره تماس های 88663925 یا 88663926 یا 88663927 با ما در ارتباط باشید.

ایرادات ناظر بر بند ب از ماده 474 قانون آئین دادرسی کیفری

1- اگر برابر دادنامه معترض عنه، اینجانب … را بری از ارتکاب بزه غصب عنوان بدانید که بی شک چنین است؛ آنگاه چگونه ممکن است من را شریک جرم قلمداد نمایید، در حالی که شکات این سناریو را برای هر دو اینجانب و پدرم طراحی کرده بودند، لذا در این بین مستندا به بند ب از ماده 474 قانون آئین دادرسی کیفری بر فرض محال وقوع جرم نیز نمیتوان بیش از یک متهم را قربانی این دسیسه نمود.

2- با عنایت به اینکه اینجانب از بزه غصب عنوان تبرئه شده است و شفافیت در مراودات مالی مشهود می باشد (در اختیار داشتن پسورد و اکانت بورس) ارکان بزه کلاهبرداری قابل انتساب به اینجانب نمی باشد.

3- همانگونه که اشاره گردید با توجه به جو امنیتی ای که به ناروا برایم ایجاد شده بود، پرونده از مسیر تحقیقات معمول و روال عادی خارج گردیده بود و خروج مقام قضایی از بی طرفی به این واسطه محرز و مسلم است.

مکررا اشاره گردید صورتجلسه دفتر وکیل در دفتر مهر پارسیان توسط من و پدرم امضاء نشده است و تنها مادرم ذیل امضای شاهد و به فقط به قصد فقط رهایی از مبحث رسانه ای شدن پرونده برای صلح با شکات امضا نموده است.

توضیحا اینکه قاضی بدوی به صورت جلسه‌ ای که وکیل … تنظیم کرده اشاره نموده بود که کلا چنین صورت جلسه ای وجود ندارد و طی اقرارنامه محضری جناب … کاملا منکر آن گردیده مع الوصف مجددا در دادگاه تجدیدنظر اشاره به صورت جلسه دفتر مهر پارسیان گردیده است!!!!

4- در تاریخ … در صورتجلسه‌ بازپرسی احدی از شکات، به صراحت اعلام نموده است تسویه مالی صورت پذیرفته است لذا با توجه به رسید مالی و اقرار شاکی بر آن رسید، این دلیل در زمره دلایلی بی شک باید قرار میگرفت که له اینجانب بدان استناد می گردید که در مانحن فیه چنین نبوده است!

5- مکررا اشاره می گردد مراوده مالی با استناد به فیش بانکی واریز به حساب شاکی و سند عادی بدهی ایشان به مقدار ۲۰ عدد بیت کوین صورت پذیرفته است که به این مطلب نیز اعتنایی نشده است.

6- دادگاه محترم هیچ توجهی به لزوم ارائه مدرک از سوی شکات و غیر مستدل بودن ادعای شکات ننموده چرا که شاکی … هیچگونه فیش واریزی ای که مورد تائید بانک باشد ارائه ننموده است!!!!

– طرح ادعای فیش‌ های ارائه شده از … خردسال توسط مادر وی و مطالبه از ناحیه ایشان (…) به لحاظ سمت در طرح دعوی محل ایراد است چرا که طفل تحت حضانت پدر خویش بوده است و قاعدتا حتی اگر حق و یا دینی مفروض بود این پدر نامبرده می باشد که میتوانست دست به مطالبه بزند.

7- تخلفات عدیده ضابط و بازپرس و دادگاه بدوی و دادگاه تجدیدنظر پرونده را از مسیر احقاق خرج ساخته است.

8- برخی موضوعات پرونده همچون موضوعات بورسی و ریانه ای که میبایست به کارشناسان فن ارجاع می گردید ارجاع نگردیده و حتی فایل صوتی منتسب به پدرم راستی آزمایی نشده است لذا عدم پذیرش کارشناسی بانکی، بورسی، رایانه‌ ای، در حالی که شکات اعلام کرده اند از سایت دریافت پول نموده اند!!!! رخ نداده است و آخر مشخص نگردیده است این سایت کجاست!!!!؟ و کارشناسی فایل صوتی منتسب به پدر  اینجانب که در کلیه مراحل آن را منکر و در خواست کارشناسی نموده است.

9- مبلغ ادعایی … در خصوص … بدون هیچگونه ارائه سند مالی مطرح گردیده و متاسفانه در روند رسیدگی به این مسئله هیچگاه اعتنایی نشده است و شکایت شکات علی العمیا پذیرفته شده است.

10- از باب اشتباهات صورت گرفته در فرآیند دادرسی باید اشاره داشت که، در بدو امر در خصوص ضابطین، پرونده مالی به دایره ویژه مباره با تروریسم و اشرار پلیس امنیت و دادسرای امنیت ارجاع گردیده است حال آن که در دادنامه موصوف به پلیس آگاهی اشاره شده است!

11- همانگونه که مستحضر هستید حدود صلاحیت دادسرای امنیت محصور و مشخص است مع الوصف آنچه مشهود است به نظر می رسد این است که پرونده حاضر خارج از صلاحیت و حدود آن دادسرا بوده است.

12- ئیس پلیس امنیت مرکز (سرهنگ…) و ضاطبین پرونده حاضر به دلیل تخلفات گسترده دارای پرونده کثیرالشاکی در شعبه ویژه کارکنان دولت … که با موضوعات مرتبط به این پرونده می باشند (ارتشاء، سوء استفاده از موقعیت شغلی، خیانت در امانت، ضرب و جرح عمدی و…) که از طریق سمپ قابل استعلام می باشد، عنقریب محکومیت می باشند.

13- شایان ذکر است ریاست محترم دادگاه بدوی پس از اعلام ختم دادرسی و اخذ اخرین دفاع در تاریخ … اقدام به پذیرش لایحه دفاعیه احدی از شکات (خانم…) می نماید.

جهت دریافت مشاوره در خصوص درخواست اعاده دادرسی ماده 474 با گروه مشاوره تخصصی موسسه مهر پارسیان از طریق شماره تماس های 88663925 یا 88663926 یا 88663927 با ما در ارتباط باشید.

در دادنامه یاد شده در حالی به صورتجلسه ای منتسب به اینجانب استناد شده است که مندرجات ان خلاف واقع بوده لذا لازم به ذکر است صورتجلسه یاد شده بدون امضاء اینجانب تنظیم شده است که خود دارای اشکال شرعی و حقوقی می باشد و اصل بی طرفی مرجع رسیدگی کننده را نقض نموده است.

– در دادگاه بدوی و در مقطعی پرونده در سیستم سمپ به شورای حل اختلاف ارجاع داده شد که این امر صرفا نمایشی بود و هیچگونه صورتجلسه یا جلسه رسیدگی در شورای حل اختلاف تشکیل نشد و مدارک آن در پرونده موجود نمی باشد.

در دادنامه صادره به برگزاری ۹ جلسه بدوی اشاره گردیده که به استحضار می رساند در مجموع ۴ جلسه رسیدگی برگزار و حتی آخرین دفاع نیز از متهم ردیف اول یا وکیل وی اخذ نشده است لازم به ذکر است در جریان تحقیقات ضابط طی پیامکی از مادر متهم (اینجانب) ردیف اول درخواست وجوه می نماید که این عمل از سوی مادر انجام نمی گیرد و به اطلاع مسئولین (دفتر مقام محترم ریاست فراجا) می رسد که طی جلسه حضوری با سردار … و جناب … و … (مسئول …) و وکیل پرونده جلسه ای دال بر دلجویی از خانواده به جهت اقدامات ناشایست انجام شده در حق این خانواده برگزار شد که به سمع و نظر عالی می رسد.

14- لازم به ذکر است در فرآیند دادرسی (وکلای اینجانب از سوی بازپرس شعبه … دادسرای ناحیه … به مراتب با اسلحه (کلت) تهدید شدند، شایان ذکر است در جلسه رسیدگی بدوی نیز به صرف اینکه خودکار از دست متهم (اینجانب) به روی میز قاضی صادر کننده رای افتاد تهدید رخ داد. نکته حائر اهمیت دیگر اینکه در جلسه رسیدگی شعبه … دادگاه تجدیدنظر استان تهران وکیل اینجانب آقای محمدرضا مهری متانکلائی صرف دفاع از موکل از طرف نماینده دادستان تهدید به بازداشت شده که تمامی این مطالب نقض اصول اولیه دادرسی کیفری و حقوق شهروندی می باشد.

15- علی رغم فقد هرگونه سابقه کیفری در خصوص متهم ردیف دوم رئیس پلیس امنیت مرکز در مقابل دوربین صدا و سیما ایشان را کلاهبردار و سابقه دار خطاب می کند که در این خصوص شکایت متناسب مطرح شد و  ابتدائا دادسرای عمومی و سپس با توجه کثرت شکات آن مقام پرونده به دادسرای کارکنان دولت و متعاقب آن به شعبه … دادگاه کیفری دو استان تهران جهت رسیدگی ارجاع گردید.

16- در مرحله تحقیقات مقدماتی با فراخواندن متهم ردیف اول (اینجانب) جهت صدور کیفرخواست ضمن عدم پذیرش وکیل متهم من را مجبور به عزل وکیل خود می نمایند که من ضمن درج واژه تحت فشار فعلا مجبور به عزل وکیل می باشم و همچنین در مورد چگونگی اخذ رسید تسویه از من سوال شد که اعلام نمودم در دادگاه توضیح خواهم داد که این اثبات کننده این موضوع است که بازپرس علیرغم اطلاع از تسویه اقدام به صدور کیفرخواست نموده است و پرونده‌ ای برای تولید اخبار اصحاب رسانه ایجاد می نمایند.

17- در خصوص ادعای مطروحه احدی از شکات خانم … نامبرده ادعا می کند مبلغ ۱۹۵میلیون تومان به آقای … پرداخت نموده که پس از ارائه فیش واریز به حساب ایشان تناقض در گفتار شاکی مشهود می‌ گردد و عدد اعلامی را اصلاح می نماید این در حالی است که اینجانب ضمن رد هرگونه اتفاق در امر فوق طی مراحل مختلف درخواست کارشناس بانکی و ارائه فیش یا اثبات دستگاه کارتخوان به نام خود یا هر شخصی که با ایشان مراوده داشته باشد را مطالبه کرده ام، اما در کلیه مراحل رسیدگی هیچگونه توجهی به تناقضات گفتار شاکی نمی‌ شود و متاسفانه شاهد این موضوع هستیم که در دادنامه صدور رای علیه من به ناحق و بدون هیچگونه ادله اثباتی اقدام به صدور رای گردیده است.

مع الوصف طی رسید تسویه نامبرده در مورد کلیه مبادلات مالی مابین اقرار به تسویه حساب می‌ نماید و حق هرگونه شکایتی را از خود سلب و ساقط کرده است.

توضیح موکد اینکه اقرار به تسویه در حضور بازپرس پرونده انجام شده است.

– شایان ذکر است که کلیه مطالب فوق الاشعار دارای مدارک و مستندات، شامل؛ اسناد فیلم فایل صوتی پیامک و شهود معتبر می باشد که با دستور آن عالی مقام آماده ارائه می باشد.

علیهذا به اتکای اصل برائت و با عنایت به اینکه اینجانب در عنفوان جوانی قرار دارم به استناد به بنود چ و پ از ماده 477 قانون آئین دادرسی کیفری در مقام نجات خویش از دام اتهامی ناروا برآمده ام، از آن مقام محترم درخواست صدور تجویز اعاده دادرسی را دارم.

با تجدید احترام

همانطور که ملاحظه نمودید، پرونده ‌های اعاده دادرسی پیچیدگی ­های زیادی دارند. با بهره ‌گیری از وکلای با تجربه‌ و مجرب موسسه حقوقی مهر پارسیان می ­توانید، در این خصوص گام موثری در رسیدن به هدف نهایی (پیروزی در پرونده خود) برداشته باشید. وکلای مبرز موسسه حقوقی مهر پارسیان، در حوزه دعاوی اعاده دادرسی، با کلیه قوانین موجود و مربوط آشنایی کاملی دارند و به دلیل همین شناخت و تسلط، پس از بررسی پرونده یک راهکار مناسب جهت رسیدن به هدف نهایی، یعنی پیروزی انتخاب نموده و شما را در کلیه مراحل دعاوی خود، با مشاوره و راهنمایی موثرشان، همراهی می ­نمایند. مطمئن باشید با انجام این امر شانس پیروزی در پرونده مذکور چند برابر خواهد شد و از این بابت خیالتان راحت خواهد بود.

جهت دریافت مشاوره در خصوص درخواست اعاده دادرسی ماده 474 با گروه مشاوره تخصصی موسسه مهر پارسیان از طریق شماره تماس های 88663925 یا 88663926 یا 88663927 با ما در ارتباط باشید.