تجدید نظر خواهی در دیوان عدالت اداری

تجدید نظر خواهی در دیوان عدالت اداری

تجدید نظر خواهی در دیوان عدالت اداری


تجدید نظر خواهی در دیوان عدالت اداری

مرجع صالح جهت رسیدگی به شکایت های استخدامی در نظام حقوقی ایران، دیوان عدالت اداری تعریف شده است.

اعتراض به رای شعبه بدوی (نخستین) دیوان عدالت اداری نیز در شعب تجدیدنظر دیوان عدالت ادرای صورت می پذیرد.

شرایط پذیرش اعاده دادرسی در دیوان عدالت اداری، اعتراض ثالث (شخص دیگر) به رای دیوان عدالت اداری، نحوه مطالبه خسارت پس از صدور رای قطعی در دیوان عدالت اداری و صلاحیت های دیوان عدالت اداری، توسط برترین گروه وکلای ایران و عضو گروه وکلای مهر به سرپرستی محمدرضا مهری وکیل پایه یک دادگستری، در وب سایت های رسمی موسسه حقوقی و داوری بین المللی طلیعه عدالت و مهر پارسیان درج شده است.

در این نوشتار نمونه دادخواست تجدید نظر خواهی دیوان عدالت اداری مورد بررسی قرار می گیرد.

نمونه دادخواست اعتراض به رای دیوان عدالت اداری

با سلام و احترام.

اینجانب ج الف به استحضار می رسانم:

درباره پرونده کلاسه 96099—-904059 که منتهی به صدور دادنامه (حکم) شماره 9709970—-02736 مورخ 10/06/1397 از شعبه 29 بدوی (نخستین) دیوان عدالت اداری گردیده است، با توجه به مخالف بودن رای صادره با قوانین موضوعه و مقررات جاری ، با استناد به ماده 65 قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری تقاضای رسیدگی مجدد و نقض دادنامه (حکم) معترض عنه (مورد اعتراض) مورد استدعا می باشد.

شرح مختصری از خواسته

اول: حسب قانون «تعیین تکلیف استخدامی مربیان حق التدریس سازمان آموزش فنی و حرفه ای کشور مصوب 8/5/1391 مجلس شورای اسلامی، سازمان مذکور موظف است با رعایت شرایط عمومی استخدام و رعایت ماده 44 قانون مدیریت خدمات کشوری با اولویت مناطق محروم تعداد 4876 نفر از مربیان حق التدریس دارای مدرک فوق دیپلم و بالاتر خود را تا پایان برنامه پنج ساله پنجم توسعه با تغییر وضعیت استخدام نماید.

دوم: بر اساس قانون فوق الاشاره، آیین نامه اجرایی آن باید ظرف مدت سه ماه تهیه و به تصویب هیات وزیران می رسید.

ولی متاسفانه این مهم با تاخیری دو ساله طی تصویب نامه شماره 122218/ت50947هـ مورخه 17/10/93 محقق شد که در ماده 3 این آیین نامه شرایط تغییر وضعیت مربیان حق التدریس را مطابق با قانون مارالذکر بیان کرده و اضافه نموده است.

این قانون شامل آن دسته از مربیان حق التدریس می شود که قبل از لازم الاجرا شدن این قانون در سازمان شاغل بوده و در زمان تغییر وضعیت استخدامی دارای مدرک فوق دیپلم و بالاتر باشند و همکاری آنان با سازمان نیز ادامه دارد.

اینجانب با توجه به اینکه از سال 1385 با سازمان همکاری داشته ام و دارای مدرک لیسانس می باشم و همکاری بنده با سازمان نیز ادامه داشته، دارای کلیه شرایط تبدیل وضعیت بوده ام.

سوم: علیرغم بیان صریح و آمره (امری) قانون تعیین تکلیف استخدامی مربیان حق التدریس سازمان آموزش فنی و حرفه ای کشور، مصوب مجلس و تصویب نامه هیات وزیران جهت اجرایی شدن مصوبه فوق البیان و انطباق تمامی شرایط تبدیل وضعیت با شرایط اینجانب و شرکت در آزمون عمومی، سازمان فوق الاشاره در کارنامه علمی اینجانب که در سایت سازمان سنجش کشور منتشر شده و به پیوست تقدیم گردیده است.

اعلام داشته «داوطلب گرامی فرآیند رشته شغل محل شما هنوز تکمیل نگردیده است نتایج نهایی پس از تکمیل فرایند اعلام می گردد».

این در حالیست که 3 سال از برگزاری آزمون مذکور می گذرد و طبق اقرار سازمان، بنده دارای بالاترین نمره علمی نیز بوده ام اما با داشتن کلیه شرایط تبدیل وضعیت در چهارچوب قانون مصوب مجلس و آیین نامه هیات وزیران و شرکت در آزمون علمی و دعوت به مصاحبه تخصصی، سازمان مذکور هیچگونه اقدامی در مورد تبدیل وضعیت اینجانب انجام نداده است.

حال با توجه به مراتب اعلام شده اینجانب دادخواستی را به دیوان محترم عدالت اداری به خواسته التزام سازمان آموزش فنی و حرفه ای کشور به تبدیل وضعیت اینجانب از حق التدریسی به پیمانی تقدیم نمودم .

شعبه محترم 29 بدوی (نخستین) جهت رسیدگی ارجاع گردید، لیکن با عرض تاسف طبق دادنامه معترض عنه (حکم مورد اعتراض) به شماره 2736 مورخه 10/6/97 قاضی محترم شعبه، حکم به رد شکایت بنده داده اند که ضمن احترام به رای ایشان اعتراض خود را نسبت به رای صادره با دلایل و مستندات ذیل اعلام می دارم:

تجدید نظر خواهی در دیوان عدالت اداری

عدم توجه قاضی بدوی به دلایل و مستندات

اول: قاضی محترم شعبه 29 بدوی دیوان عدالت اداری، خواسته ی اینجانب را تبدیل وضعیت استخدامی از قراردادی به پیمانی در نظر گرفته اند.

در حالیکه اینجانب مربی حق التدریس بوده ام و خواسته ام تبدیل وضعیت از حق التدریس به پیمانی می باشد زیرا همچنانکه قضات شریف شعبه تجدیدنظر هم استحضار دارند؛

قوانین تبدیل وضعیت قراردادی به حق التدریس، دو مقوله ی کاملا جدا از هم می باشند و به تبع آن قوانین مربوطه به آن هم با هم فرق خواهد داشت.

در این خصوص قانون خاص مصوب مجلس شورای اسلامی به همراه آیین نامه ی اجرایی آن مصوب هیات وزیران وجود دارد که از جمله قوانین موجد (ایجاد کننده حق) حق برای اینجانب و موجب تکلیف تجدیدنظرخواندگان می گردد.

چه آنکه اساسا قانون تعیین تکلیف استخدامی مربیان حق التدریس سازمان آموزش فنی و حرفه ای کشور در اجرای بند 2 سیاست های کلی اشتغال و در چارچوب مجوزهای مواد 21 و 51 قانون برنامه پنج ساله پنجم توسعه به تصویب رسیده است.

دوم: همانگونه که مستحضر می باشید، شعبه محترم صادرکننده ی دادنامه (حکم) معترض عنه (مورد اعتراض) می بایست شرایط اینجانب را با قانون اخیرالذکر و آیین نامه ی اجرایی آن تطبیق می داد و مستندا به اصل 66 قانون اساسی، به صورت مستند و مستدل اقدام به صدور رای می نمود.

ضمن اینکه به موجب ماده 60 قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری، شعب دیوان مکلفند در مورد هر شکایت، به‌ طور خاص تعیین تکلیف نمایند و نباید به صورت عام و کلی، حکم صادر کنند در حالی که در این موضوع شعبه محترم بدوی، صرفا با توجه به ماده 51 قانون برنامه پنجساله پنجم توسعه و بدون لحاظ قانون موخر التصویب (اخیرا تصویب شده) (تعیین تکلیف استخدامی مربیان حق التدریس سازمان آموزش فنی و حرفه ای کشور) و در خصوص تبدیل وضعیت استخدامی از قراردادی به پیمانی اقدام به صدور رای نموده اند.

سوم: شعبه محترم 29 بدوی در رای صادره می فرمایند: «به موجب ماده 51 قانون برنامه پنجم توسعه و تبصره های یک و دو ماده مذکور، و نیز ماده 57 آن قانون هرگونه بکارگیری و جذب نیروی انسانی به صورت رسمی و پیمانی در دستگاه‌های اجرایی ممنوع می باشد.

ورود به خدمت رسمی صرفا در مشاغل حاکمیتی و ورود به خدمات پیمانی نیز صرفا در محدوده بند ج ماده 24 قانون مدیریت خدمات کشوری در مناطق کمتر توسعه یافته، آن هم در سقف تعداد مجوزهای استخدامی برای هر سال و از طریق آزمون عمومی امکان پذیر است»

لذا با توجه به مواد فوق الذکر تبدیل وضعیت اینجانب را خلاف قانون دانسته و حکم به رد شکایت بنده داده اند که در پاسخ و دفاع از خودم مراتب ذیل را به استحضار قضات شریف شعبه تجدیدنظر می رسانم:

دلایل اعتراض به رای بدوی (نخستین) دیوان

یکم: قانون تعیین تکلیف استخدامی مربیان حق التدریس سازمان آموزش فنی و حرفه ای، مصوب مجلس شورای اسلامی که قبلا نیز به آن اشاره گردید.

در ماده واحده خود به صراحت اشاره نموده است «در اجرای بند (2) سیاست های کلی اشتغال و در چهارچوب مجوزهای مواد (21) و (51) قانون برنامه پنجم توسعه جمهوری اسلامی ایران مصوب 15/10/1389 سازمان آموزش فنی و حرفه ای کشور موظف است با رعایت شرایط عمومی استخدام و رعایت ماده (44) قانون مدیریت خدمات کشوری مصوب 8/7/1386 با اولویت مناطق محروم تعداد 4876 نفر از مربیان حق التدریس دارای مدرک فوق دیپلم و بالاتر خود را تا پایان برنامه با تغییر وضعیت استخدام نماید.

فلذا با توجه به این ماده واحده می توان استنتاج نمود:

الف: همچنانکه در ماده واحده این قانون آمده این استخدام در چهارچوب ماده 51 برنامه پنجم توسعه بوده و هیچ گونه تضاد و خلافی با آن ندارد. فلذا استناد به آن نمی تواند تبدیل وضعیت اینجانب را نقض نماید.

ب: در همان ماده واحده مذکور صراحتاً تاکید گردیده که: «با رعایت شرایط عمومی استخدام و رعایت ماده 44 قانون مدیریت خدمات کشوری باشد.» فلذا هیچگونه تناقضی با قانون مدیریت خدمات کشوری هم ندارد.

تجدید نظر خواهی در دیوان عدالت اداری

ج: قاضی محترم شعبه 29، به ماده 57 قانون پنجم توسعه نیز استناد نموده اند همچنانکه استحضار دارید و کارنامه سازمان سنجش آموزش هم به پیوست تقدیم گردیده است، بنده در آزمون عمومی که نشر آگهی گردیده است و برگزاری آن در سال 94 توسط سازمان سنجش آموزش کشور بوده است شرکت نموده ام.

فلذا هیچ گونه مغایرتی بین تبدیل وضعیت اینجانب و ماده 57 قانون پنجم توسعه نیز وجود ندارد.

د: شعبه محترم 29 بدوی به دادنامه (حکم) شماره 1380 مورخه 3/9/93 هیأت محترم عمومی دیوان عدالت اداری استناد نموده است.

در حالیکه دادنامه مارالذکر (گفته شده) مربوط به نیروهای قراردادی سازمان محیط زیست می باشد و همچنانکه قبلاً هم به استحضار رسید: هیچ گونه ارتباط و انطباقی با تبدیل وضعیت نیروهای حق التدریس ندارد.

دوم: در رای هیات عمومی دیوان، که قاضی محترم به آن استناد نموده اند به مواردی همچون شرکت در آزمون عمومی و تخصصی، رعایت چهارچوب های مجوزهای استخدامی دستگاه های اجرایی و رعایت فصل دوم قانون برنامه پنجم توسعه تاکید شده است.

در این مورد هم باید به استحضار برسانم که حسب مستندات پیوست، اعم از قانون مصوب مجلس و تصویب نامه هیات وزیران که تقدیم گردیده است، استخدام اینجانب و نیروهای حق التدریسی سازمان آموزش فنی و حرفه ای کشور با نشر آگهی، شرکت در آزمون سازمان سنجش کشور و مصاحبه تخصصی و رعایت ماده 44 مدیریت خدمات کشوری بوده است.

لذا نمی تواند با رای هیات عمومی دیوان نیز در تضاد باشد. چرا که رای هیات عمومی دیوان در خصوص موضوع دیگری بوده و اساسا خروج موضوعی دارد. حال با توجه به موارد ذیل:

اینجانب از سال 85 تا زمان اجرای قانون مصوب مجلس با سازمان فنی و حرفه ای کشور همکاری مستمر داشته ام.

در هنگام اجرای قانون، تمام شرایط بدو استخدام اعم از همکاری قبل از اجرایی شدن قانون، مدرک فوق دیپلم و بالاتر و ادامه همکاری را نیز دارا بوده ام.

در آزمون سازمان سنجش آموزش کشور شرکت نموده و با نمره ی بسیار خوبی پذیرفته شده ام.

هیچ کدام از مستندات و دلایل شعبه محترم 29 بدوی دیوان نیز نمی تواند مؤید نداشتن شرایط لازم برای تبدیل اینجانب از حق التدریسی به رسمی و پیمانی باشد.

تصویر نامه شماره 10260/100/97 مورخه 3/4/97 ریاست محترم سازمان آموزش فنی و حرفه ای کشور به ریاست محترم سازمان اداری و استخدامی کشور (که به پیوست تقدیم می باشد)، مبین این است که از تعداد 4876 نفر مربی مشخص شده در قانون تعیین تکلیف استخدامی مربیان حق التدریس به رسمی و پیمانی مصوب 24/5/91 مجلس شورای اسلامی، تاکنون 3838 نفر تعیین تکلیف و استخدام شده اند.

فلذا عدالت و انصاف اقتضا می نماید قضات شریف دیوان عدالت با ریزبینی و دقت در این نکته که: قانون برای همه کسانی که دارای شرایط یکسان هستند باید به صورت یکسان اجرا شود و حکم به ورود استخدام بقیه مربیان حق التدریسی و از جمله اینجانب نموده و ما را از بلاتکلیفی خارج نمایند.

لازم به ذکر است جهت استحضار قضات شریف شعبه تجدیدنظر، آرای صادره از شعبات مختلف تجدیدنظر دیوان عدالت اداری که برای تعدادی از همکاران بنده که شرایطی کاملاً مشابه و مطابق با بنده را دارد بوده اند، جهت استحضار به پیوست تقدیم می گردد.

با عنایت به موارد معنونه و نظر به اینکه دادنامه معترض عنه مخالف نص صریح قوانین و مقررات مربوطه بوده و از این حیث موجب ورود ضرر به اینجانب گردیده و اینجانب را از بهره مندی از حقوق مکتسبه ی قانونی ام محروم نموده است.

عاجزانه از قضات بزرگوار و شریف شعبه محترم تجدیدنظر، تقاضای رسیدگی مجدد و نقض دادنامه (حکم) معترض عنه (مورد اعتراض) و صدور رای شایسته در خصوص الزام سازمان آموزش فنی حرفه ای کشور به تغییر وضعیت اینجانب از حق التدریس به رسمی و پیمانی مورد استدعا می باشد.

با تقدیم مراتب احترام

وکیل متخصص دیوان عدالت اداری

جهت تهیه دادخواست بدوی (نخستین) دیوان عدالت اداری، دادخواست تجدید نظر دیوان عدالت اداری، اعاده دادرسی در دیوان عدالت اداری، درخواست ابطال بخش نامه از دیوان عدالت اداری، حل مشکل استخدامی در دیوان عدالت و هرگونه مشاوره حقوقی در حدود صلاحیت دیوان عدالت اداری، با ده وکیل برتر دیوان عدالت در ایران، با گروه وکلای مهر تهران تماس بگیرید.

نشانی دفتر وکالت در تهران

میدان ونک- ابتدای بزرگراه حقانی- خیابان گاندی جنوبی- خیابان چهاردهم- پلاک 14- طبقه 4- واحد 9 و 10

تلفن های تماس با دفتر وکیل آنلاین ملکی در تهران

021-88663925

021-88663926

021-88663927

تجدید نظر خواهی در دیوان عدالت اداری

تماس با دفتر وکیل آنلاین خارج از ساعات اداری و تعطیلات

ارسال پیام از طریق خط تلفن همراه به موبایل وکیل تخصصی تهران

09120067661

09120067662

09120067663

09120067664

09120067665

09120067669

ارسال پیام از طریق شماره واتس آپ و تلگرام وکیل متخصص

09120067664

09120067669

09121281014

پس از ارسال پیام شکیبا باشید تا جهت وقت مشاوره حضوری یا آنلاین هماهنگی صورت گیرد.

حداکثر ظرف 12 ساعت وقت مشاوره تنظیم و به شما اعلام خواهد شد.

دفتر وکیل پایه یک ویژه

5/5 - (4 امتیاز)

1 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *